محمدرضا نیکنژاد؛
اما و اگرهای شرایط سنی برای ثبتنام در مقاطع دبستانی کشور/ پرهیز از برخوردهای سلیقهای

در ایران یکی از شرطهای پایهای برای ورود و نامنویسی نوآموزان به پایه نخست دبستان داشتن سن تقویمی شش سال کامل است. این شرایط سنی بر پایه یک دسته از دادههای مبتنی بر دانستههای روانشناسی رشد و آمادگیهای فیزیکی، عاطفی، عقلی و… گذاشته شده و البته در کشورهای گوناگون و با توجه به نوع، شکل،
در ایران یکی از شرطهای پایهای برای ورود و نامنویسی نوآموزان به پایه نخست دبستان داشتن سن تقویمی شش سال کامل است. این شرایط سنی بر پایه یک دسته از دادههای مبتنی بر دانستههای روانشناسی رشد و آمادگیهای فیزیکی، عاطفی، عقلی و… گذاشته شده و البته در کشورهای گوناگون و با توجه به نوع، شکل، روش و درونمایههای آموزشی متفاوت و گاه پایینتر است. در ایران هم سال ورود نوآموزان به چرخه آموزش گاه پیش از شش سال نیز فراهم میشود که به آن پیشدبستانی میگویند و البته رسمی نیست و شرط نامنویسی در پایه نخست دبستان به شمار نمیآید. از دیگر سو بنا به ریشههای فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و ویژگیهای فردی و هوشی نوآموز این سن میتواند بیشتر یا کمتر از این باشد؛ مانند دانشآموزان باهوشی که گامهای آموزش رسمی را با سرعت بیشتر برداشته و حتی در سنهای بسیار پایین به دانشگاه راه مییابند و البته برعکس آن نیز وجود داشته و دارد اما اگر با ورود دانشآموزان به چرخه آموزش پیش از شش سال و بالاتر از سن تقویمی شش سال موافق باشیم، به هر حال باید یک نقطه سنی را برای نامنویسی تعیین کرده و با این قانون همراهی داشته باشیم تا از سویی دچار آشفتگی در ساختار اداری آموزش نشویم و از دیگر سو نوآموزان را دچار پیامدهای آموزشی و حتی فردی و اجتماعی نسازیم. شاید دو بخش واپسین یادداشت یعنی «آشفتگی در ساختار اداری آموزش» و «پیامدهای آموزشی، فردی و اجتماعی» نیاز به توضیح بیشتر داشته باشد.
۱- در هر ساختار رسمی- اداری نیاز به چارچوبها و خطکشیهای رسمی است که بنا بر شرایط علمی، تجربی، فرهنگی، اجتماعی و… تعیین میشوند و هنگامی که به شکل قانون درآمدند باید به وسیله همه افراد حقیقی با حقوق رعایت شده، مورد توجه قرار گیرد. اگر این خطکشیها و چارچوبها در نظر گرفته نشده و یا دچار برخوردهای سلیقهای شود، افزون بر اینکه پایههای این ساختار رسمی را سست میکند، بیگمان میتواند به هدفهای کلان و کلی آن سازمان نیز آسیب برساند و در نتیجه کلیت آن را دچار آشفتگی و ناکارآمدی کند. به باور نگارنده ساختار رسمی آموزش در کشور ما نیز به هر دلیلی، چه بخواهیم و چه نخواهیم سن رسمی- تقویمی برای نامنویسی در پایه نخست را ۶ سال کامل تعیین کرده و باید به وسیله همه ذینفعان آموزش مورد توجه و احترام قرار گیرد. نخستین پیامد بیتوجهی به این قانون یا سلیقهای برخورد کردن با آن میتواند بر آشفتگیهای سازمانی- اداری آسیب برساند و مجموعه را دچار ناکارآمدی کند. با همه اینها هر ساختاری نیاز به بهسازی قانونها و روشها و خطمشیها دارد و در صورت نیاز باید در اندیشه دگرگونی در راستای کارآمدی بیشتر ساختار بود، اما تا هنگامی که چنین نیازی احساس نشود و یا به آن بیتوجهی شود به خاطر جلوگیری از آشفتگی و آسیب بیشتر باید به چارچوبها و خط کشیها مقید بود و آنها را رعایت کرد.
۲- اما تعیین سن تقویمی ۶ سال برای نامنویسی در پایه نخست دبستان میتواند بر پایه دادههای دانش بنیاد و تجربهمحور به ویژه دانش روانشناسی رشد و روانشناسی تربیتی باشد. برای نمونه نوع وابستگی عاطفی کودک به خانواده، رشد اجتماعی او و زمان ورودش به جامعه، نمودار رشد فیزیکی و ذهنیاش، آمادگی او برای یادگیری درونمایههای آموزشی- پرورشی و دهها عامل دیگر میتواند در تعیین سن واقعی ورود به چرخه آموزش تعیینکننده باشد؛ که البته و بیگمان میتواند برای افراد گوناگون متفاوت باشد. اما برای تعیین سن ورود به چرخه رسمی آموزش در یک کشور، باید میانگین همه عوامل پیش گفته را در نظر گرفت و چارچوبهای مناسب را تعیین کرد. نمودار رشد ذهنی- عاطفی کودک به طور میانگین به گونهای است که بازه سنی ۵ تا ۷ سال- باز به شکل میانگین- بهترین دوره برای ورود نوآموز به چرخه آموزش رسمی و جدا شدن نسبی از خانواده است. بیگمان اگر به این بازه زمانی بیتوجهی شده و نادیده گرفته شود، میتواند پیامدهای فردی آسیبزایی برای نوآموز و خانوادهاش داشته باشد. نگارنده خود در چندین مورد شاهد بیتوجهی به این بازه سنی بوده است که شوربختانه نوآموز را دچار پیامدهایی مانند ناامیدی در فرآیند آموزش، کاهش اعتمادبهنفس، خود کمبینی و… کرده و در نهایت زمینه شکست آموزشی و حتی اجتماعی او را فراهم کرده است. گمانی نیست که تاکید بر آمادگی کودک برای ورود به چرخه آموزش به سود دانشآموز بوده و میتواند به کامیابی او در آینده یاریرسان باشد، اما شاید در این زمینه بتوان گفت که رشد ذهنی- اجتماعی کودک و آمادگی او برای ورود به ساختار رسمی آموزش مطلق نیست و میتواند برای افراد گوناگون متفاوت باشد. خانوادههایی که با هزینههای مادی و معنوی برای فرزندان خویش زمینه رشد سریعتر و کیفیتر آنان را فراهم میکنند حق دارند که بچههای خود را زودتر به چرخه آموزش وارد کنند و از پیامدهایش بهرهمند شوند اما این کار نیاز به آگاهیهایی تخصصی دارد و باید آموزشوپرورش شرایط سنجش دقیق و واقعی تواناییهای نوآموز را فراهم کند تا حق چنین نوآموزان و خانوادههایی نیز پایمال نشود.
جهان صنعت
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰